به گزارش سلام لردگان به نقل از فارس، «حسين سمّور» تحليلگر مسايل بين المللي با انتشار مقاله اي در روزنامه السفير چاپ لبنان، مسئله افول امپراتوري آمريکا را مورد بررسي قرار داده است.
وي در اين مقاله تاکيد مي کند که پس از پايان جنگ سرد و فروپاشي نظام دو قطبي، مشخص بود که نظم جديد جهاني به رهبري ايالات متحده آمريکا دچار تضاد و تعارض ميان تمدنها خواهد شد. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، ساموئل هانتينگتون مشاور وقت پنتاگون، با طرح نظريه برخورد تمدنها مدعي شد که وجود دشمن براي ملتهايي که در جستجوي هويت و بازسازي نژادي هستند، ضروري است. به اين ترتيب، ايالات متحده جايگزيني را پيدا کرد تا با آن وارد جنگ شود و اين جايگزين، اسلام بود. اين گزينه زماني به اوج خود رسيد که جرج بوش پسر، وارد کاخ سفيد شد. وي تحت شعار مبارزه با تروريسم، سياست جنگهاي پي در پي - افغانستان و آنگاه عراق - را در پيش گرفت و خزانه آمريکا را دچار چنان زياني کرد که به يک بحران شديد و همچنان پابرجاي اقتصادي براي آمريکا منجر شد و هزاران کشته و معلول بر جاي گذاشت.
واشنگتن نميتواند از زير بار ميراث جنگهاي گذشته برهد
هنگامي که باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا وارد کاخ سفيد شد تلاش کرد تا آمريکا را از ميراث جنگهاي گذشته نجات دهد. واشنگتن پس از شکست در جنگ عراق، زمينه چيني براي عقب نشيني از افغانستان در سال 2014 را آغاز کرد و اين در حالي است که نيروهاي ناتو به رهبري واشنگتن در باتلاق افغانستان گرفتار آمده و راه نجاتي نمي يابند. ديويد پترائوس فرمانده سابق ناتو تلاش کرد تا نسخه اي را که در عراق اجرا کرده بود براي افغانستان هم بپيچد اما اين نسخه جواب نداد و ناتو را در گل و لاي افغانستان فرو برد. نقشه پترائوس اين بود که نيروهاي آمريکا در افغانستان را افزايش داده و ضمن ايجاد چند گروه متمرکز براي مبارزه با طالبان، شرايط مذاکره با گروههاي خواهان مشارکت در روند سياسي – از جمله طالبان – را فراهم سازد. اين نقشه زماني به اجرا درآمد که قطر، ميزباني مذاکره ميان آمريکا و طالبان را بر عهده گرفت، اما تاکنون نتايج اين مذاکرات، به وضوح مشخص نشده است.
اشغالگري آمريکا وضعيت افغانستان را بغرنج تر کرد
ناکامي طرح پترائوس با ناتواني نيروهاي افغان در کنترل امنيت، همراه شد و همين امر افزايش ميزان حملات به نيروهاي ناتو را در پي داشت. بحران مالي اروپا نيز مزيد بر علت شده است به گونه اي که برخي کشورهاي اروپايي – که با نام ايساف و در زير لواي ناتو در افغانستان حضور دارند – اشاره کرده اند که نيروهاي نظامي خود را پيش از موعد مقرر از اين کشور خارج خواهند کرد. فرانسوا اولاند رئيس جمهور فرانسه در همين زمينه تأکيد کرده است که تا پايان سال 2012 نيروهاي کشورش را از افغانستان خارج خواهد کرد. اين تصميم، پتانسيلهاي ايالات متحده را تحت تأثير قرار داده به گونه اي که وزارت جنگ اين کشور، مجبور شده بيش از سي هزار نيروي نظامي آمريکا را در ماههاي گذشته از افغانستان خارج کند.
راهبرد آينده آمريکا در منطقه در گرو نتيجه انتخابات رياست جمهوري اين کشور
دکتر کامل وزنه کارشناس اقتصادي و متخصص امور افغانستان در مصاحبه با سايت المنار اعلام کرد: تصميم آمريکا براي عقب نشيني از افغانستان در سال 2014 قطعي نشده و اين موضوع به نتيجه انتخابات رياست جمهوري آمريکا و ارائه يک موضع روشن نظامي بستگي دارد.»
وي به اين موضوع اشاره کرد که ميت رامني نامزد جمهوري خواه انتخابات رياست جمهوري درباره اوضاع آمريکا و ناکامي هاي فراوان اين کشور در عرصه هاي گوناگون، سخن گفته است. وزنه افزود: «نگراني آمريکاييها در زمان عقب نشيني از افغانستان اين است که آمريکا اجازه نيابد به فعاليت پايگاههاي نظامي و نيروهاي شرکت کننده در مديريت عمليات منطقه اي، ادامه دهد. وزنه تأکيد کرد: «کابل نقطه اي راهبردي است که ممکن است در پايان سال 2014 از کنترل آمريکا خارج شود.»
ميت رامني و تأکيد بر سياست نظاميگري
وزنه در اين مصاحبه خاطرنشان کرد که آمريکا از نظر تعداد کشته ها و حضور سياسي و نظامي اش، بهاي گزافي را پرداخت کرده و «جنگ تروريستي دولت آمريکا توسط هواپيماهاي بدون سرنشين، غيرنظاميان را هدف قرار مي دهد و همين امر خشم گسترده مردم عليه آمريکا را برانگيخته است.» ميت رامني درست چهار هفته قبل از انتخابات رياست جمهوري و به رغم اذعان به زيانهاي بزرگ آمريکا، وعده داده که اپوزيسيون سوريه و دوستان آنها را مسلح خواهد کرد، اين وعده پرسشهاي فراواني را در مورد سياست آينده آمريکا و جنگهاي بي پايان اين کشور، به وجود آورده است، جنگهايي که زيانهاي فراواني را براي بسياري کشورها در سطوح مختلف به دنبال داشته است.
زيانهاي عظيم جاني و مالي آمريکا در باتلاق افغانستان
باتلاق افغانستان، خسارتهاي مالي و جاني عظيمي را براي آمريکا به بار آورده و حال آنکه اين کشور نتوانسته همه استانهاي افغانستان را تحت کنترل بگيرد و يا طالبان را از ميان بردارد. محققان تخمين زده اند که سالانه يک مليون دلار براي هر سرباز آمريکايي در افغانستان، هزينه مي شود و علاوه بر اين، جغرافياي صعب العبور افغانستان و نبود بندر و زيرساخت در اين کشور، هزينه هاي اشغال آن را افزايش داده به گونه اي که ناتو مجبور است سوخت و تجهيزات خود را از طريق کاميون و گردنه هاي باريک پاکستان و افغانستان تأمين کند که اين کاميونها در اکثر موارد، مورد حمله ستيزه جويان طالبان قرار مي گيرند. در اين جنگ، هزاران نفر از سربازان آمريکايي، کشته و زخمي شده و برخي منابع خبر داده اند که سيصد هزار سرباز آمريکايي نيز به بيماريهاي عصبي مبتلا شده اند. کارشناسان بر اين باورند که زيان ناشي از عوامل مذکور براي آمريکا، 600 تا 900 مليارد دلار برآورد مي شود.
تصوير تيره سياست آمريکا
رکود اقتصاد جهاني، بدهکار شدن روزافزون آمريکا در سالهاي اخير و فرو رفتن هر چه بيشتر اين کشور در باتلاق افغانستان به لحاظ سياسي و نظامي، بدبيني ها را افزايش داده است. اين امر سؤالات مهمي را پيرامون توان آمريکا براي عقب نشيني هر چه کم هزينه تر يا همان به اصطلاح « عقب نشيني امن » مطرح کرده است. مسؤولين آمريکا در چند مورد ابراز تمايل کرده اند که به جاي انجام عمليات نظامي در افغانستان، مسؤوليت پشتيباني و آموزش نيروهاي افغان را بر عهده گيرند.
هزينه جنگ افروزيهاي آمريکا، واشنگتن را به تجديد نظر در راهبردهايش وامي دارد
بسياري از محافل معتقدند که دولت آمريکا در صدد پايان دادن به جنگها و کنترل نابساماني نظامي خود در خاورميانه و آسياي مرکزي است تا بعد از آن به رويارويي با مسائل مهمتر بپردازد که بارزترين آنها بزرگ تر شدن همه جانبه اژدهاي چين در آسيا و بسياري از کشورهاي اروپايي و آفريقايي است. اما بدهکاري رو به رشد ايالات متحده که ناشي از جنگ افروزيهاي پي در پي است کاخ سفيد و مهمان بعدي اش را در برابر چالشهايي سخت قرار مي دهد که مي تواند راهبردهاي آينده واشنگتن را دچار تغييرات جدي کند.